یادداشت | بازشناسی اندیشههای راهبردی رهبر انقلاب و رسالت نسل جدید
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، برای نسلهای جدید دو کار اساسی به شدّت و سرعت لازم است:
۱- تولید ادبیات ظهور که باید با تاسّی از رهبر انقلاب اسلامی در تولید ادبیات راهبردی در حوزه نشانههای ظهور حرکتی رو به جلو داشته باشیم و زمینه سازی کنیم، تا ادبیات این نگاه برای نسل پنجم مرسوم شود.
۲- شرایط جهانی را نقد و بررسی کرده و الگو معرفی کنیم، به این معنی که کارکرد نشانهها به کارکرد دستورالعمل تغییر یابد. تضعیف نشانههای ظهور مانند گیرکردن در بیابانی است که توشه راه را به تدریج از بین میبریم تا زمانی که به اضطرار میرسیم. باید توجه داشت که نشانهها را میراث ارزشمندی بدانیم.
پرچمداری زمینهسازی ظهور، انقلاب اسلامی بود، ولی فضای آشفته بعد از انقلاب اسلامی را دشمنان ایجاد کردند. نگاه ما در این حوزه باید دقیق شده باشد و به نظر میرسد پیشرفتهترین اقدام جامعه فرهنگی در عرصه گفتمان سازی ادبیات ظهور و اقدام عملی در راستای ظهور برای این نسل، آموزش و کاربست اندیشه و راهبردهای، ولی امر مسلمین است، زیرا به فرموده معظم له، نسلهای بعدی نه تنها علاقه و حق جوییشان کمتر نیست بلکه بیشتر نیز هست؛ بنابراین با آشنایی با واژه راهبرد یا "استراتژی" که آن را، مجموعهای از اهداف اصلی و سیاستها و برنامههای کلی به منظور نیل به این اهداف به گونهای که قادر به تبیین این موضوعات باشد، میدانند.
بهتر است به اهمیت آشنایی همه نسلها بویژه این نسل با اندیشههای هوشمندانه پیشوای مقتدر خود به سخن دکتر حسن عباسی، رئیس مرکز بررسیهای دکترینال پیرامون طرحهای استراتژیک رهبری انقلاب توجه کنید: "... تقریبا هیچ حوزهای نیست که مقام معظم رهبری، «تَرِند» {طرحریزی استراتژیک} نگذاشته باشند، همه حوزهها را ایشان مشخص کردهاند. عمده «ترند گذاریهای» مقام معظم رهبری ایجابی است. نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری. ادبیات استراتژیکی که در طول دوران ریاست جمهوری و رهبری ایشان مطرح شده است ما را در تفکر استراتژیک برای یکصد سال آینده، بدون اغراق میگویم بینیاز کرده است. هیچ یک از مسئولان کشور، یارای رسیدن به ایشان در عرصه سیاست گذاریهای کلان را ندارد".(به نقل از خبرگزاری دانشجو)
نخست اینکه خدمات راهبردی را رهبری میدهند، و آن هم بسیار طولانی مدت و اینکه رهبری دارای نظام ذهنی است. اما این خدمات راهبردی شامل چه حوزههایی میشوند؟ از خلال هر سخنرانی طولانی ایشان، میتوان چند هدف راهبردی و هدف اجرایی بیرون کشید.
ایشان، تببین اهداف راهبردی را وظیفه رهبر میدانند و تبیین اهداف اجرایی را وظیفه دولت. نخستین هدف راهبردی رهبری را اینگونه تببین میکند: "نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری، نکته بر این است که اگر پنجاه سال تلاش کنیم صادر کننده علم میشویم پس ما یک «تَرند» داریم که باید برای آن پنجاه سال تلاش کنیم. از سال ١٣٨١ که این ترند مطرح شد، به فرموده رهبر باید به گونهای علم تولید کنید که مجبور شوند زبان فارسی را یاد بگیرند". این هدف نخست، هم تعریف پذیر است، هم زمان پذیر است، هم قابل اجراست و هم برای تعیین موفقیت آن شاخص اندازه گیری داریم، یعنی در پنجاه سال آینده، میبایست زبان پارسی به یکی از زبانهای علمی جهان تبدیل شود.
بنابراین، بازخوانی طرحهای استراتژیک مقام معظم رهبری از زمان ریاست جمهوری ایشان تاکنون از مهمترین اَبَر تَرِندی است که میتوان از والیان جامعه فرهنگی در جهت روشنگری نسل پنجم در مقوله جامعه سازی اسلامی انتظار داشت.
مهمترین ترندهای ایشان که از سال ٦٠ تا ۹۷ بدین صورت بوده است؛ در سال ٥٩ بعد از آیت الله طالقانی برای اولین بار در نماز جمعه، جامعه مهدوی را در برابر جامعه مدنی طرح کردند. سال ٦٠ برای اولین بار یک نظریه را مطرح میکنند که باید جامعه ما قرآن مجسم شود و بارها گفتهاند که ما با آن فاصله داریم. سال ٦٨ جامعه عدالت، سال٦٩جامعه علوی، سال ٧١ جامعه الهی، سال ٧٥ جامعه امامت در همان سال٧٥ جامعه عوام و خواص، سال ٧٦ جامعه نورانی....
"طرح جامع و استراتژیک ما قرآن است. باید جامعه را قرآنی کنیم". میتوان استنباط کرد که جامعه قراآی، بتدریج ایجاد میشود و اینکه با جامعه مدنی نیز متفاوت است. در ادامه گفتار، برای رسیدن به این هدف راهبردی، چند هدف اجرایی میتوان استخراج کرد: "اولین قدم آن آشنایى همگان با ظاهر قرآن، منابع جامعه سازی: لایه اول قرآن، سپس احادیث و بعد عقل. باید ارزش قاریان، حافظان قرآن و معلمان آشکار شود".
این سه هدف اجرایی نیز در قالب کلی اهداف اجرایی میگنجند. ظاهر قرآن را به میان همگان ببریم؛ باطن آن را در قانون پردازی استفاده کنیم و هم زمان به مروجین قرآن ارج بنهیم؛ و اکنون هم طرح راهبردی ملی سال ۹۷ را سال «حمایت از کالای ایرانی» به منظور تقویت تولید درون زا مطرح فرمودند که انتظار میرود درخانواده و سپس مراکز تربیتی به طرز صحیح تبیین گردد؛ و این روند برای سالهای بعد نیز تداوم یابد.
در همین گفتار به چند نکته مهم دیگر اشاره میشود. اینکه نگاه راهبردی ما تا سال ٢٠٥٠، به ابر قدرت تبدیل شدن است، که رهبر انقلاب دکترین سیاست خارجی و داخلی را تعریف کرده اند: "درباره سیاست خارجی از مقام معظم رهبری پرسیدند فرمود، «عزت، مصلحت، حکمت». درباره سیاست داخلی فرمودند، «عزت، رحمت، اقتدار.» عزت وجه مشترک هر دو است، این دو سخن را از لولای عزت به هم بچسبانید". در خدمات راهبردی به این عوامل، نام مبانی پایههای فرهنگی میدهند. هر چه باشد، در خلال این پایههای رفتاری میتوان استنباط کرد که مراد از مصلحت، پی گیری منافع؛ مراد از حکمت، دورنگری؛ مراد از عزت، حفظ ظاهر؛ مراد از رحمت، رحمت به خودی و مراد از اقتدار، همان استفاده از قدرت برای غیر خودی هاست.
این توصیه از لابه لای بررسی تاریخ، دست کم دو قرن اخیر ایران به دست میآید، با نگاهی راهبردی و بیرون کشیدن اهداف راهبردی حرکت ها، جنبش ها، قیامها و شناخت دقیق دست یابی به نتایج این اقدامات، نقاط ضعف و قدرت اقداماتی که برای دست یابی به این اهداف صورت گرفته، و برای آینده ما بسیار روشنگر و آموزنده است، و به ما و نسل جدید اجازه میدهد که به اعمال شخصیتهای سیاسی نیز، با فاصله و دقت بیشتری بنگریم./918/ی702/س
مرتضی خورشیدی